آموزشی نرم افزار، مقاله، سخت افزار، نمونه سوال

آموزشی نرم افزار، مقاله، سخت افزار، نمونه سوال

آموزشی نرم افزار، مقاله، سخت افزار، نمونه سوال

آموزشی نرم افزار، مقاله، سخت افزار، نمونه سوال

نقش آموزش و تجربه در خلاقیت کودکان

نقش آموزش و تجربه در خلاقیت کودکان


در میان توانایی های مختلف انسان بدون تردید خلاقیت سازنده ترین و بنیادی ترین آنهاست. دستیابی به قانون مندی هایی که به شناخت و تغییر جهان منجر شده بدون استفاده از نیروی خلاق انسان ها امکان پذیر نبوده است. همه آثار پر ارزش اصیل و ماندنی فرهنگ بشری که زندگی انسان را معنا بخشیده ،ریشه در خلاقیت داشته است و این همه را تاریخ علم و هنر به روشنی نشان می دهد. با توجه به نقش اساسی خلاقیت در زندگی ضروری است که این توانایی ارزشمند را در کودکان پرورش دهیم.متاسفانه نظام آموزشی _تربیتی ما در خانه و مدرسه و به تبع آن در جامعه، نه تنها این توانایی را در کودکان و نوجوانان پرورش نمی دهند، بلکه باشیوه های نامناسبی که به کارمی برد ، آنرا سرکوب می کند .
در پرورش خلاقیت کودکان چند نکته مهم را باید در نظر گرفت :
نخست : توجه به نقش آموزش در خلاقیت است . تحقیقات روانشناسی و تجربیات انجام شده ، تا حدودی نشان داده اند که می توان خلاقیت را پرورش داد . اعتقاد به امکان پرورش خلاقیت و سایر خصوصیت های فرد نگرش ما را نسبت به توانایی های عظیم انسانی ، در جهت مثبت تغییر می دهد و ما را به جستجوی شیوه های مناسب برای رشد و شکوفایی آنها وا می دارد .
نکته دوم : آگاهی از روند شکل گیری و رشد خلاقیت در کودکان ،شناخت عوامل تقویت کننده و بازدارنده آن و فراهم ساختن محیط و امکانات مناسبی برای پرورش این توانایی است . باید کودکان را تشویق کنیم که خود به فعالیت ، تجربه مستقیم ، مشاهده و تفکر بپردازند و از عادت دادن آن ها به حفظ کردن و تکرار مطالب و نیز تحمیل افکار، راه حل ها و تجربیات خود به آن ها بپرهیزیم . بگذاریم خود تجربه کنند و بیاموزند و این اصل را بپذیریم که خلاقیت در آزادی شکوفا می شود.
نکته سوم اینکه پرورش خلاقیت همچون سایر خصوصیات انسانی باید از همان سال های نخست زندگی آغاز گردد. خلاقیت تدریجا شکل می گیرد و رشد می یابد. اوج خلاقیت کودکان تا سنین 6-7 سالگی است . بنابراین اگر کودکان را با شیوه های کار خلاق آشنا نسازیم نمی توانیم از آن ها انتظار داشته باشیم که در آینده افرادی نوآور و مبتکر باشند.
و آخرین موضوع اینکه فکر نکنیم پرورش خلاقیت کودکان نیاز به امکانات خاص ، هزینه های گزاف وشیوه های پیچیده دارد. ما به عنوان پدر، مادر و معلم ، نباید به صورت منفعل در انتظار ایجاد محیط وشرایط مناسب باشیم که خلاقیت کودکمان را بارور سازد بلکه خود باید شیوه های عملی ، ساده و درستی را در این زمینه به کار گیریم . البته این کار ، خود نیاز به خلاقیت دارد ، می توان نمونه هایی از فعالیت هایی را که برای پرورش خلاقیت کودکان مناسب است ،ارائه داد.
قصه گویی، نمایش های خلاق و آزاد، تشویق کودکان به سوال کردن، پاسخ مناسب دادن به سوال های آنها، کارهای دستی، کلاژ، استفاده از اسباب بازی هایی که کودک باید با آنها اشیایی را بسازد، فراهم ساختن امکان مشاهده ی نزدیک و مسقیم برای کودکان از طریق آشنایی آن ها با طبیعت ، زیرا هیچ چیز برای کودکان آموزنده تر و جالبتر از تماشای طبیعت نیست، تشویق آنها به جمع آوری مجموعه هایی از گل ها، برگ ها،سنگ ها،تصاویر حیوانات، اشیاء و غیره که مشاهده و دقت کودکان را تقویت می کند، فیلم های مناسب و سایر فعالیت هایی که هر یک از ما می توانیم با اندکی دقت و توجه آنها را مشخص سازیم و امکانش را برای کودکمان فراهم سازیم .

نقش آموزش و تجربه در خلاقیت کودکان

نقش آموزش و تجربه در خلاقیت کودکان


در میان توانایی های مختلف انسان بدون تردید خلاقیت سازنده ترین و بنیادی ترین آنهاست. دستیابی به قانون مندی هایی که به شناخت و تغییر جهان منجر شده بدون استفاده از نیروی خلاق انسان ها امکان پذیر نبوده است. همه آثار پر ارزش اصیل و ماندنی فرهنگ بشری که زندگی انسان را معنا بخشیده ،ریشه در خلاقیت داشته است و این همه را تاریخ علم و هنر به روشنی نشان می دهد. با توجه به نقش اساسی خلاقیت در زندگی ضروری است که این توانایی ارزشمند را در کودکان پرورش دهیم.متاسفانه نظام آموزشی _تربیتی ما در خانه و مدرسه و به تبع آن در جامعه، نه تنها این توانایی را در کودکان و نوجوانان پرورش نمی دهند، بلکه باشیوه های نامناسبی که به کارمی برد ، آنرا سرکوب می کند .
در پرورش خلاقیت کودکان چند نکته مهم را باید در نظر گرفت :
نخست : توجه به نقش آموزش در خلاقیت است . تحقیقات روانشناسی و تجربیات انجام شده ، تا حدودی نشان داده اند که می توان خلاقیت را پرورش داد . اعتقاد به امکان پرورش خلاقیت و سایر خصوصیت های فرد نگرش ما را نسبت به توانایی های عظیم انسانی ، در جهت مثبت تغییر می دهد و ما را به جستجوی شیوه های مناسب برای رشد و شکوفایی آنها وا می دارد .
نکته دوم : آگاهی از روند شکل گیری و رشد خلاقیت در کودکان ،شناخت عوامل تقویت کننده و بازدارنده آن و فراهم ساختن محیط و امکانات مناسبی برای پرورش این توانایی است . باید کودکان را تشویق کنیم که خود به فعالیت ، تجربه مستقیم ، مشاهده و تفکر بپردازند و از عادت دادن آن ها به حفظ کردن و تکرار مطالب و نیز تحمیل افکار، راه حل ها و تجربیات خود به آن ها بپرهیزیم . بگذاریم خود تجربه کنند و بیاموزند و این اصل را بپذیریم که خلاقیت در آزادی شکوفا می شود.
نکته سوم اینکه پرورش خلاقیت همچون سایر خصوصیات انسانی باید از همان سال های نخست زندگی آغاز گردد. خلاقیت تدریجا شکل می گیرد و رشد می یابد. اوج خلاقیت کودکان تا سنین 6-7 سالگی است . بنابراین اگر کودکان را با شیوه های کار خلاق آشنا نسازیم نمی توانیم از آن ها انتظار داشته باشیم که در آینده افرادی نوآور و مبتکر باشند.
و آخرین موضوع اینکه فکر نکنیم پرورش خلاقیت کودکان نیاز به امکانات خاص ، هزینه های گزاف وشیوه های پیچیده دارد. ما به عنوان پدر، مادر و معلم ، نباید به صورت منفعل در انتظار ایجاد محیط وشرایط مناسب باشیم که خلاقیت کودکمان را بارور سازد بلکه خود باید شیوه های عملی ، ساده و درستی را در این زمینه به کار گیریم . البته این کار ، خود نیاز به خلاقیت دارد ، می توان نمونه هایی از فعالیت هایی را که برای پرورش خلاقیت کودکان مناسب است ،ارائه داد.
قصه گویی، نمایش های خلاق و آزاد، تشویق کودکان به سوال کردن، پاسخ مناسب دادن به سوال های آنها، کارهای دستی، کلاژ، استفاده از اسباب بازی هایی که کودک باید با آنها اشیایی را بسازد، فراهم ساختن امکان مشاهده ی نزدیک و مسقیم برای کودکان از طریق آشنایی آن ها با طبیعت ، زیرا هیچ چیز برای کودکان آموزنده تر و جالبتر از تماشای طبیعت نیست، تشویق آنها به جمع آوری مجموعه هایی از گل ها، برگ ها،سنگ ها،تصاویر حیوانات، اشیاء و غیره که مشاهده و دقت کودکان را تقویت می کند، فیلم های مناسب و سایر فعالیت هایی که هر یک از ما می توانیم با اندکی دقت و توجه آنها را مشخص سازیم و امکانش را برای کودکمان فراهم سازیم .

آموزش خلاقیت (آفرینندگی)

آموزش خلاقیت (آفرینندگی)
همه روان شناسان پرورشی و متخصصان آموزشی معتقدند که توانایی های آفریننده و شیوه های فکری واگرا را می‌‌توان به افراد، به ویژه به کودکان و نوجوانان، آموزش داد. ما اینجا به طور خلاصه به چند اصل کلی برای پرورش خلاقیت اشاره می‌‌کنیم.
1. تجارب کودکان را به موقعیت های خاص محدود نکنید.
سؤالاتی بپرسید که با چرا و چگونه آغاز می‌‌شوند، نه کجا و چه کسی و چه وقت. سؤال هایی طرح کنید که دارای جواب های متعدد باشند. سؤال هایی که تنها یک جواب دارند منجر به تفکر همگرا می‌‌شوند، سؤال هایی که جواب های متعددی را در یادگیرنده بر می‌‌انگیزانند. شوق تفکر واگرا و آفرینندگی است.
2. برای طرح سؤال‌ها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شوید.
از سؤال های غیر معمول که از سوی دانش آموزان طرح می‌‌شوندو شما از عهده جواب آنها بر نی آیید نهراسید. به آنها کمک کنید و با همکاری یکدیگر به جستجو برای یافتن جواب این سؤالات بپردازید.
3. فرصت هایی برای خود آموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار یادگیرندگان قرار دهید.
4. نسبت به تفاوت های فردی یادگیرندگان با احترام برخورد کنید.
گورتزل (1962- Gortzel ) پس از بررسی شرایط پرورشی 400 نفر از افراد برجسته قرن بیستم تأثیر شرایط پرورشی آموزشگاه‌ها و روش آموزشی معلمان را بر رشد توانایی های خلاق در کودکان به گونه زیر بیان داشته است. " معلمانی که بیش از معلمان دیگر مورد احترام و علاقه افراد نخبه مورد مطالعه ما قرار داشتند، معلمانی بودند که به این افراد امکان می‌‌دادند تا متناسب با توانایی هایشان پیش بروند. فرصت فعالیت کردن در موضوعات دلخواهشان را به آنها می‌‌دادند و آنها را به تفکر وا می‌‌داشتند و کتاب های مهیج به آنها معرفی می‌‌کردند"
5. رفتارهای آفریننده را برای کودکان سر مشق قرار دهید.
یلون و نیستاین (1977) در این مورد گفته اند: " دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی پس از مشاهده رفتارهای خلاق نشان داده شده در یک فیلم یا از سوی معلم، رفتارهای خلاق از خود نشان داده اند."
6. از روش‌ها و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگی استفاده کنید.
معروف ترین این روش‌ها روش بارش مغزی است. در این روش معلم مسأله ای را به دانش آموزان می‌‌دهد و از آنها می‌‌خواهد تا هر چه راه حل برای مسأله به ذهنشان می‌‌رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل‌ها و اظهار نظرهای مختلف تقویت می‌‌کند ولی پیش از ارایه تمامی راه حل‌ها از سوی دانش آموزان، درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید.
روش آموزش دیگری که منجر به بالا بردن سطح فعالیت های خلاق یادگیرندگان می‌‌شود، آموزش مهارت های پژوهشی (Research Skill ) است. آموزش مهارت های پژوهشی به طرح و آزمودن فرضیه از سوی یادگیرندگان کمک می‌‌کنند. روش های درست طرح فرضیه و آزمون فرضیه از سوی یادگیرندگان کمک می‌‌کند. روش های درست طرح فرضیه و آزمون فرضیه به وسیله کودکان منجر به ایجاد طرز تفکر آفریننده در آنها می‌‌شود.
علاوه بر روش های فوق روش مطالعه آفریننده (Creative Study ) نیز روش موثری در آموزش خلاقیت است. تورنس و هارمون (1961) نشان داده اند که می‌‌توان به کودکان آموزش داد تا مطالب را به طور آفریننده بخوانند. آنها در این باره راهنمایی های زیر را در اختیار دانش آموزان قرار داده اند:
وقتی که به خواندن مطالب یک کتاب می‌‌پردازید به مورد استفاده های مختلف اطلاعاتی که در آن کتاب به آنها بر می‌‌خورید بیندیشید. خیلی اهمیت دارد به راههایی که می‌‌توانید اطلاعات خوانده شده را در زندگی شخصی و حرفه ای خود به کار ببندید فکر کنید.
تنها به این سوال اکتفا نکنید که مولف چه می‌‌گوید؛ از خود بپرسید که چگونه می‌‌توانم آنچه را که نویسنده نوشته است، مورد استفاده قرار دهم. تنها به یک مورد اکتفا نکنید تا آنجا که می‌‌توانید موارد استفاده های بیشتری را بیابید و بعضی از آنها را برای مصارف آینده خود یادداشت کنید. ممکن است مدتی وقت لازم باشد تا این نوع مطالعه کردن را بیاموزید. با این حال مأیوس نشوید بعد از دو سه روز خواهید دید که می‌‌توانید این روش مطالعه را به راحتی به کار ببندید.

آموزش خلاقیت (آفرینندگی)

آموزش خلاقیت (آفرینندگی)
همه روان شناسان پرورشی و متخصصان آموزشی معتقدند که توانایی های آفریننده و شیوه های فکری واگرا را می‌‌توان به افراد، به ویژه به کودکان و نوجوانان، آموزش داد. ما اینجا به طور خلاصه به چند اصل کلی برای پرورش خلاقیت اشاره می‌‌کنیم.
1. تجارب کودکان را به موقعیت های خاص محدود نکنید.
سؤالاتی بپرسید که با چرا و چگونه آغاز می‌‌شوند، نه کجا و چه کسی و چه وقت. سؤال هایی طرح کنید که دارای جواب های متعدد باشند. سؤال هایی که تنها یک جواب دارند منجر به تفکر همگرا می‌‌شوند، سؤال هایی که جواب های متعددی را در یادگیرنده بر می‌‌انگیزانند. شوق تفکر واگرا و آفرینندگی است.
2. برای طرح سؤال‌ها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شوید.
از سؤال های غیر معمول که از سوی دانش آموزان طرح می‌‌شوندو شما از عهده جواب آنها بر نی آیید نهراسید. به آنها کمک کنید و با همکاری یکدیگر به جستجو برای یافتن جواب این سؤالات بپردازید.
3. فرصت هایی برای خود آموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار یادگیرندگان قرار دهید.
4. نسبت به تفاوت های فردی یادگیرندگان با احترام برخورد کنید.
گورتزل (1962- Gortzel ) پس از بررسی شرایط پرورشی 400 نفر از افراد برجسته قرن بیستم تأثیر شرایط پرورشی آموزشگاه‌ها و روش آموزشی معلمان را بر رشد توانایی های خلاق در کودکان به گونه زیر بیان داشته است. " معلمانی که بیش از معلمان دیگر مورد احترام و علاقه افراد نخبه مورد مطالعه ما قرار داشتند، معلمانی بودند که به این افراد امکان می‌‌دادند تا متناسب با توانایی هایشان پیش بروند. فرصت فعالیت کردن در موضوعات دلخواهشان را به آنها می‌‌دادند و آنها را به تفکر وا می‌‌داشتند و کتاب های مهیج به آنها معرفی می‌‌کردند"
5. رفتارهای آفریننده را برای کودکان سر مشق قرار دهید.
یلون و نیستاین (1977) در این مورد گفته اند: " دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی پس از مشاهده رفتارهای خلاق نشان داده شده در یک فیلم یا از سوی معلم، رفتارهای خلاق از خود نشان داده اند."
6. از روش‌ها و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگی استفاده کنید.
معروف ترین این روش‌ها روش بارش مغزی است. در این روش معلم مسأله ای را به دانش آموزان می‌‌دهد و از آنها می‌‌خواهد تا هر چه راه حل برای مسأله به ذهنشان می‌‌رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل‌ها و اظهار نظرهای مختلف تقویت می‌‌کند ولی پیش از ارایه تمامی راه حل‌ها از سوی دانش آموزان، درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید.
روش آموزش دیگری که منجر به بالا بردن سطح فعالیت های خلاق یادگیرندگان می‌‌شود، آموزش مهارت های پژوهشی (Research Skill ) است. آموزش مهارت های پژوهشی به طرح و آزمودن فرضیه از سوی یادگیرندگان کمک می‌‌کنند. روش های درست طرح فرضیه و آزمون فرضیه از سوی یادگیرندگان کمک می‌‌کند. روش های درست طرح فرضیه و آزمون فرضیه به وسیله کودکان منجر به ایجاد طرز تفکر آفریننده در آنها می‌‌شود.
علاوه بر روش های فوق روش مطالعه آفریننده (Creative Study ) نیز روش موثری در آموزش خلاقیت است. تورنس و هارمون (1961) نشان داده اند که می‌‌توان به کودکان آموزش داد تا مطالب را به طور آفریننده بخوانند. آنها در این باره راهنمایی های زیر را در اختیار دانش آموزان قرار داده اند:
وقتی که به خواندن مطالب یک کتاب می‌‌پردازید به مورد استفاده های مختلف اطلاعاتی که در آن کتاب به آنها بر می‌‌خورید بیندیشید. خیلی اهمیت دارد به راههایی که می‌‌توانید اطلاعات خوانده شده را در زندگی شخصی و حرفه ای خود به کار ببندید فکر کنید.
تنها به این سوال اکتفا نکنید که مولف چه می‌‌گوید؛ از خود بپرسید که چگونه می‌‌توانم آنچه را که نویسنده نوشته است، مورد استفاده قرار دهم. تنها به یک مورد اکتفا نکنید تا آنجا که می‌‌توانید موارد استفاده های بیشتری را بیابید و بعضی از آنها را برای مصارف آینده خود یادداشت کنید. ممکن است مدتی وقت لازم باشد تا این نوع مطالعه کردن را بیاموزید. با این حال مأیوس نشوید بعد از دو سه روز خواهید دید که می‌‌توانید این روش مطالعه را به راحتی به کار ببندید.